نویسندگان: دیمیتری نیکولایویچ تریفونوف و ولادیمیر تریفونوف
برگردان: عبدالله زرافشان



 

کشف چهار عنصر جدید با خواص مشابه در یک کشور (انگلستان) طی دو سال، امری بی‌سابقه در تاریخ علم بود. همزمان با وولاستون، تنانت نیز مشغول مطالعه روی فلزات پلاتینی بود. استخراج اوسمیوم و ایریدیوم با نام چندین دانشمند پیوند خورده اما سهم قابل توجهی از آن متعلق به تنانت است.
اوسمیوم و ایریدیوم، در مقایسه با فلزات پلاتینی، دارای خصوصیات ویژه‌ای هستند و نامگذاری این فلزات نیز در ارتباط با این خصوصیات انجام گرفته است. نام «اوسمیوم» از کلمه‌ی یونانی «اوسم» (1) به معنی بو یا رایحه گرفته شده است؛ زیرا اکسید اوسمیوم فرار و دارای بویی خاص است. ایزیدیوم به دلیل تنوع در رنگهای نمکهایش به این نام موسوم گردید («ایریس» (2) در یونانی به معنی رنگین کمان است). اگر رنگهای ایریدیوم فوق‌العاده گران بدست نمی‌آمد، یک نقاش می‌توانست مجموعه‌ای کامل از رنگهای زیبای ایریدیوم را برای خود تهیه کند. ویژگیهای غیرعادی این دو فلز از دسته‌ی پلاتین زمینه‌ای برای کشف سریع فلزات پلاتینی فراهم آورد.
تنانت، مانند وولاستون، پلاتین خام را در محیط آبی حل کرد. وی در ته ظرف، رسوب سیاهی با درخشندگی فلزی مشاهده کرد. این پدیده قبلاً در آزمایش با پلاتین دیده شده بود. اما تصور می‌شد که رسوب مزبور گرافیت است. در تابستان 1803، تنانت عنوان ساخت که به احتمال قوی این رسوب حاوی فلزی جدید است. در پاییز همان سال، شیمیدان فرانسوی، کولت دسکوتی (3)، نیز نتیجه گرفت که رسوب مزبور حاوی فلزی است که از نمکهای آمونیوم پلاتین رسوب کرده و رنگ قرمز ایجاد کرده است. ووکلن نیز به نوبه‌ی خود پودر سیاه را با قلیا حرارت داد و اکسید فراری به دست آورد. ووکلن معتقد بود که این ترکیب فرار اکسید همان فلزی است که دسکوتی به آن اشاره کرده بود. آزمایش تنانت راهگشای یک سری تحقیقات گردید. تنانت به کاوش خود ادامه داد و در بهار 1804 به انجمن سلطنتی بریتانیا گزارش داد که پودر مذکور حاوی دو فلز جدید است که می‌توان به آسانی آنها را جدا کرد. وی در سال 1805، مقاله‌ای منتشر کرد تحت عنوان «درباره‌ی دو فلز یافت شده در پودر سیاهی که پس از انحلال پلاتین تشکیل شد». نامهای «اوسمیوم» و «ایریدیوم» برای اولین بار در مقاله‌ی مذکورذکر گردید.

بدون شک، پودر سیاه مشهور یک آلیاژ طبیعی اوسیموم با ایریدیوم، یا به اصطلاح اوسمیریدیوم، بود. ایریدیوم از نظر شیمایی پایدار است و در حالت فشرده حتی در محیط آبی نیز محلول نیست. به عکس، اوسمیوم به آسانی در محیط آبی حل می‌شود. به طور کلی، در میان فلزات پلاتینی، اوسمیوم دارای خواص شیمیایی ویژه‌ای است و به همین دلیل است که ایریدیوم و اوسمیوم نسبتاً سریع و آسان جدا می‌شوند.

در سال 1817، شیمیدان و معدن‌شناس معروف انگلیسی، برند (4)، در نوشته‌ای راجع به کشف فلزات پلاتینی نوشت که اگر کسی بخواهد پیشرفت کلی شیمی را از نقطه نظر دقت روشهای تجزیه‌ی معاصر مورد بررسی قرار دهد، تاریخچه‌ی کشف و جداسازی فلزات پلاتینی را برجسته‌ترین مورد خواهد یافت.
اما آیا تمام فلزات پلاتینی کشف شده بودند؟ این سؤال بارها و بارها عنوان شد. سالها گذشت اما دستاورد تازه‌ای عرضه نشد و جواب اطمینان‌بخشی نیز در مقابل این پرسش ارائه نگردید. تنها در سال 1844 بود که روتنیوم، آخرین فلز از فلزات پلاتینی، کشف شد. میزان وفور روتنیوم در طبیعت به اندازه‌ی پلاتین است. پلاتین با وزن اتمی زیادش اولین فلز کشف شده‌ی این دسته بود. «چرا چنین بود»، همچنان به صورت یک راز باقی مانده است. شاید اتفاقی بیش نبود، چرا که بررسی فلزات پلاتینی همراه با مشکلات فراوان بود و به مهارتهای زیاد در روشهای تجزیه و دانش عمیق شیمی نیاز داشت.

پی‌نوشت‌:

1. Osme .
2. Iris .
3. Collet-Descoties .
4. Brande .

منبع مقاله :
تریفونوف، دیمیتری نیکولایویچ ، تریفونوف، ولادیمیر؛ (1390)، تاریخچه‌ی کشف عناصر شیمیایی، برگردان: عبدالله زرافشان، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ چهارم